ابژه در روانکاوی و روانشناسی، به فرد دیگری (یا حتی یک شیء) اشاره دارد که با آن رابطه برقرار میکنیم. این فرد میتواند یک شخص واقعی (مثل والدین، دوستان یا همکاران) یا حتی یک تصویر ذهنی از آن فرد در ذهن ما باشد. ابژه در روانکاوی به شیوههای به شیوههای مختلفی استفاده شده است تا به موارد زیر اشاره کند:
- ابژه بینفردی: فرد واقعی و ملموس در دنیای بیرون.
- بازنمایی ابژه: تصویر ذهنی یا بازنمایی درونی یک فرد دیگر (بازنمایی ابژه، ابژه درونروانی، و گاهی اوقات imago).
- ابژه درونی: سازهای نظری که شامل بازنماییهای ذهنی همراه با سائقها و عواطف است.
- ابژه غیرانسانی: شیء یا بازنمایی یک شیء غیرانسانی.
در نظریه ملانی کلاین، ابژه (که همواره درون روانی است) به دو دسته تقسیم میشوند:
- ابژه درونی: بازنمایی ذهنی یک فرد دیگر که در فانتزی به درون بدن منتقل شده است.
- ابژه بیرونی: بازنمایی ذهنی یک فرد دیگر که خارج از بدن تصور میشود.
ممکن است این تقسیمبندی اخیر، یعنی تقسیم ابژه درون روانی به درونی و بیرونی، تا حدی منجر به ابهام شود؛ در توضیح این ابهام می توان گفت که اصطلاح ابژه بیرونی به دو معنا استفاده میشود: هم به معنای یک فرد واقعی که در جهان خارجی وجود دارد (معنای بینفردی) و هم به معنای بازنمایی درونروانی یک فرد دیگر که تصور میشود خارج از بدن قرار دارد (نظریه کلاینی). واژه درونی نیز در مورد ابژه درونی کلاین چندین معنا دارد، از جمله «ذهنی»، «تخیلی» و «داخل بدن»" (A. Strachey, 1941).
برای مطالعه مطالب بیشتر اینجا کلیک کنید.