دوشنبه ۰۶ مرداد ۰۴ | ۰۹:۱۸ ۹ بازديد
دهه ۱۹۶۰ برای ژک لکان همزمان بود با اوج باروری فکری و تحولات پرشور نظری. نقطه عطف این دوره در سمینار هفتم با عنوان «اخلاق روانکاوی» (۶۰-۱۹۵۹) رخ داد، جایی که لکان مسیر فکری خود را به شکلی تعیین کننده تغییر داد. در این سمینار، او به بازنگری در اولویت مطلق زبان، که در پروژه «بازگشت به فروید» دهه ۱۹۵۰ مطرح کرده بود، پرداخت.
در سالهای پیش از این تغییر عقیده، ژک لکان پیوسته بر اهمیت بنیادین «ساحت نمادین» تأکید داشت؛ یعنی بر کارکرد ویژه نشانگرهای زبانی (دالهای سوسوری) در ساختار و پویایی ناخودآگاه و سوژه سخنگو (در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، ساحت پدیداری-تصویری خیالی به دلیل تمرکز بر مرحلهٔ آینهای در کانون توجه بود).
در پایان دههٔ ۱۹۵۰، با ظهور ساحت واقع به عنوان کانون جدید توجه در اندیشهٔ لکان، توجه به چیزها و پدیدههایی که از قدرتهای دلالتی نظم نمادین اجتماعی-زبانی میگریزند، در برابر آن مقاومت میکنند یا آن را خنثی میکنند، بیش از پیش در نظریهٔ لکانی مرکزیت یافتند. این چیزها و پدیدهها شامل دیگری، رانهها، ژوئیسانس و ابژهٔ آ کوچک، در میان سایر مفاهیم لکانی میشوند. این سمینار ۱۹۶۰-۱۹۵۹ را میتوان به درستی متنی پیشگامانه از جریان پساساختارگرایی پیش از شکلگیری رسمی آن دانست.
برای مطالعه مطالب بیشتر به وبسایت دیگری مراجعه کنید.
برای مطالعه مطالب بیشتر به وبسایت دیگری مراجعه کنید.