نظریۀ روابط ابژهای، که از مکاتب اصلی اندیشۀ روانکاوی محسوب میشود، نظریهای است در باب تکوین و عملکرد روان آدمی مبتنی بر پویایی ساختارهای بنیادینی در ذهن، موسوم به روابط ابژه. یک رابطۀ ابژهای، بازنمایی یا ساختار درونروانی متشکل از سه جزء است:
گاه از روابط ابژه، تحت عنوان رابطه ابژهای نیز یاد میشود؛ هرچند این اصطلاح اغلب بهغلط برای اشاره به تعامل با ابژهای واقعی و بیرونی بهکار میرود (که صحیحتر است آن را تعامل بینفردی بنامیم).
روابط ابژه بر روی طیفی جای میگیرند که یک قطب آن «تحریفشده» و قطب دیگر «واقعگرایانه» است؛ این روابط حاصل آمیزهای از فانتزی و تعامل عینی و از بازنماییهای زودگذر یا پایدار هستند که مورد آخر (بازنماییهای پایدار) به ساختارهای درونروانی ثابت تبدیل میشود. برخی ویژگیهای کلیدی روابط ابژه ساختاریافته از الگویی تحولی تبعیت میکنند.
برای مطالعه مطالب بیشتر اینجا کلیک کنید.